معنی بلیت فروش - جستجوی لغت در جدول جو
بلیت فروش
بلیطفروش. که بلیت فروشد
ادامه...
بلیطفروش. که بلیت فروشد
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلیت فروشی
(بِ فُ)
عمل بلیت فروش. بلیطفروشی.
ادامه...
عمل بلیت فروش. بلیطفروشی.
لغت نامه دهخدا
کبریت فروش
آنکه کبریت فروشد. فروشندۀ کبریت
ادامه...
آنکه کبریت فروشد. فروشندۀ کبریت
لغت نامه دهخدا
گلیم فروش
(چَ)
فروشندۀ گلیم. آنکه گلیم فروشد. کسایی. (دهار) (ملخص اللغات حسن خطیب) (تفلیسی)
ادامه...
فروشندۀ گلیم. آنکه گلیم فروشد. کسایی. (دهار) (ملخص اللغات حسن خطیب) (تفلیسی)
لغت نامه دهخدا
بوی فروش
(اَ عَ)
عطرفروش. (ناظم الاطباء). عطار. دارمی. (تفلیسی) ، دارای بوی بسیار. (ناظم الاطباء)
ادامه...
عطرفروش. (ناظم الاطباء). عطار. دارمی. (تفلیسی) ، دارای بوی بسیار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بلیطفروش
(نَنْ دَ / دِ)
فروشندۀ بلیط. آنکه بلیط فروشد
ادامه...
فروشندۀ بلیط. آنکه بلیط فروشد
لغت نامه دهخدا
بیش فروش
(اَ وَ)
گرانفروش. (ناظم الاطباء). مقابل ارزان فروش، پاک فروش. (آنندراج)
ادامه...
گرانفروش. (ناظم الاطباء). مقابل ارزان فروش، پاک فروش. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
زیت فروش
(کَ دَ / دِ)
زیّات. (دهار). فروشندۀ زیت. فروشندۀ روغن زیتون. رجوع به زیّات و زیت و زیتون شود
ادامه...
زَیّات. (دهار). فروشندۀ زیت. فروشندۀ روغن زیتون. رجوع به زَیّات و زیت و زیتون شود
لغت نامه دهخدا
کلی فروش
(تَ شَ / شِ)
آنکه کالاهای بازرگانی را به صورت عمده فروشد. عمده فروش. آنکه اجناس مختلف را به صورت کلی فروشد. مقابل جزئی فروش
ادامه...
آنکه کالاهای بازرگانی را به صورت عمده فروشد. عمده فروش. آنکه اجناس مختلف را به صورت کلی فروشد. مقابل جزئی فروش
لغت نامه دهخدا
تصویر بلور فروش
بلور فروش
مها فروش فروشنده ظروف بلورین
ادامه...
مها فروش فروشنده ظروف بلورین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر گلیم فروش
گلیم فروش
کسی که گلیم را بفروش رساند فروشنده گلیم
ادامه...
کسی که گلیم را بفروش رساند فروشنده گلیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر کلی فروش
کلی فروش
آنکه کالاهای بازرگانی را بصورت عمده فروشد، مقابل جزئی فروش
ادامه...
آنکه کالاهای بازرگانی را بصورت عمده فروشد، مقابل جزئی فروش
فرهنگ لغت هوشیار